آخرین دل نوشته من(امیرحسین)


دلنوشته های مرد تنها

 

تمام شد...

این آخرین دلنوشته ام است...

دیگر میخواهم از بین عقل و قلب یکی را انتخاب کنم ،این دو با هم نمیجوشند...

انتخاب سختی است اما چاره ای نیست !

مدتی تنها به حرف قلب گوش دادم..تنهای تنها شدم ،تنهایی را حس کردم ،بی کسی را حس کردم ،خسته شدم اما کسی نبود که خستگیم را از تنم جدا کند ،خسته ی راه شدم اما دیواری نبود تا به آن تکیه دهم ،دلی پر عصه داشتم و بغضی سخت اما کسی نبود تا با او حرف بزنم و برایش گریه کنم...

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در جمعه 1 فروردين 1398برچسب:,ساعت 19:1 توسط امير حسين و ریحانه| |


Power By: LoxBlog.Com